اندر متدهای سانسورینگ
گفتیم با توجه به موج جدید سریالهای نیمچه خاک بر سری که قرار است در شبکه سیما پخش شود، بد نیست حالی از عمو سانسورچیهای عزیز دلمان بپرسیم که حتما سر سانسورینگ این سریالها چه خون دلهایی که همراه با آب زرشک میل نفرمودهاند و چه بد و بیراههایی که با بازیگران و پشت صحنههای این سریالهای روا نداشتهاند. پس با ما همراه باشید:
|| من، برادرم، مادرم، تلوزیون و دیگر هیچ!
کل خانواده مضطرب چشم به تلوزیون دوخته بودیم، همهی شرکت کنندگان مسابقه مقابل میز مجری برنامه گرد آمده بودند، نفسها برای شنیدن نام گروه برنده حبس شده بود.
مجری: برنده مسابقهی امسال کسی نیست به جز ...
که ناگهان سکانسی که در حال تماشایش بودیم قطع شد!
برادرم: بـــعــله، بقیش رو شما لازم نیست ببینین
من: ینـــــــــــــــــی چــــی؟!
مادرم: (عصبانی) شورش رو در آوردن ...
و صحنهی دیگری روی تلویزیون آمد؛ آشپزها در حال آشپزی در آشپزخانههای خودشان بودند و تا آخرین قسمت سریال هم مشخص نشد نتیجهی آن مسابقهی کذایی چه بود!
هر بار که این اتفاقات میافتد یاد عموی زنده یاد سوباسا میافتم که چطور احساسات پاک کودکانهی ما را دور زده بود و یا جودی آبت که بدبختیهایش مال ما بچه ایرانیهای معصوم بود و عشقولانههایش مال چشم رنگیهای از ما بهتر؛ یعنی وقتی فهمیدم چطور ما را بازی دادهاند تا یک سال لب به غذا نمیزدم.
" برای خواندن ادامه ی مطلب انواع سان س ور به ادامه مطلب مراجعه فرمایید "
|| آیا سانسور برنامههای تلویزیون آن هم از نوع فوتبالیاش، کار خوبی ست؟
در حالی که من و برادر گرامی در اتاق پشتی روی تخت به حالت دو زانو و چمباتمه زده کلههایمان را داخل لپ تاپ فرو کرده و با مرارت فراوان مراسم اهدا توپ طلا را نگاه میکنیم که صدای نعرهی گوش خراش کیمیا از اتاق بغلی به گوش میرسد: آآآآزاده کوووو؟
صادق: وآی اینترنت قطع شد
من: زود باش صفحه رو رفرش کن
صادق: لود نمیشه، الان توپ رو میدن
من: یک تب جدید باز کن، زود باش
صفحه مجددا لود میشود و اما فوتبالیست منتخب بالای سن آمده و در حال صحبت است و بدین منوال تمام زحمات و حجم اینترنت به باد میرود که به گمانم نفرین کیمیا گریبان گیرمان شده است.
|| سانسور نشدن والیبالم آرزوست
سانسور والیبالی همان سانسور معروفی است که حال کمتر کسی را نگزیده است، این سانسور به این نحو وارد عمل میشود که بخشی از فیلم ضبط شده که مورد علاقهی ویژهی سانسورمن محترم میباشد به طور مکرر در مواقع ضروری به نمایش در میآید، به خاطر دارم در بازی ایران-لهستان بی شمار صحنهای را دیدیم که مایکل کوبیاک تیم ما را ضربه فنی میکرد، طوری که حس خفت و خاری حاصل از آن شکست عین بختک رویم افتاده است یا آنقدر نیش بازی را نشان دادند که هر وقت اسم معروف را میشنوم به جای به یاد آوردن چهره او آن لبخند ژکوند در ذهنم نقش می بندد.
|| استتار فرد منشوری
الو! آقای دکتر سلام! دستم به دامنت! مالیخولیا گرفتم!
دکتر: چطور؟ بر چه اساسی این حدس رو میزنی عزیزم؟
آقای دکتر جدیدا احساس میکنم هر فیلمی که تلویزیون پخش میکنه بازیگرها با خودشون حرف میزنن، منم این روزا توی خونه با خودم و ارواح حرف میزنم؛ دیونه شدم!
|| بی دردسرترین نوع سانسور
با نام و یاد خدا، همان سانسوری که نوار فیلم را میگزارند زیر اره برقی و کلا قسمتی که در حد درک ما نیست را میبرند و میاندازند داخل صندوقچهای! مثلا همین سریال فرار از زندان که به زودی در شبکه نمایش سیما پخش میشود، به احتمال زیاد شاهد صحنههایی از این قبیل خواهیم بود که فرضا جناب مایکل به قصد جزایر هآوایی فرار میکند اما خیلی یهویی در صحنهی بعد خواهید دید »همه چی آرومه مایکل توی زندانه و چقدر خوشبخته!: و بدین گونه مسیر داستان به نحوی کاملا ایرانی پسند تغییر میکند.
اینکه شعور شمای ببیننده در حد گل کلم در نظر گرفته شده است اصلا مد نظر من نیست اما اینکه 90 قسمت سریال نگاه میکنید و باز هم جزیات کار دستتان نمیآید دلم آدم را کباب میکند!
|| سانسور صحنههای رمانتیک
ما که باور کردیم سریال و فیلمهای آنور آبی سکانسهای رمانتیک ندارد اما سر شما امروزیها را شیرهی هستهی انگور به آن گرانی هم نمیشود مالاند. من پیشنهاد میکنم قید آنلاین دیدن فیلمها را بزنید و به دانلود رایگان شبانه اکتفا کنید.
|| 100 درصد طبیعی!
بزرگنمایی: در این روش آنقدر تصویر را زوم میکنند که با تصاویر شطرنجی بیکیفتی رو در رو میشوید و احساس میکنید بازیگر مورد نظر صورتش را به لنز دوربین چسبانده و دیالوگ میگوید! که خوشبختانه این روش به تازگی کمتر به کار گرفته میشود.
دستم به دامنت آباژور: این ایدهی خیلی شیک که باب کتهای یقه باز است به مرحله نیمه نهایی طراحی اِلمانهای نوروزی مشهد راه یافت، شما هم ایدههای سانسوری وسایل منزل خود را برای ما ارسال فرمایید بی زحمت!
بعله همانطور که خواندید رنج دوران و ایضا عرق جبینی است که سانسورچیهای محترم در این زمینه میکشند و میریزد که شدید جای تشکر و قدردانی دارد. البته از حق نگذریم خلاقیتهایی هم که در این زمینه شکوفا شده نشان از هوش بالا و استعداد شگرف ایرانی دارد که چشم آنور آبیها کور، چشم انداز روشنی هم برای آینده صنعت سانسورینگ در ایران و به تبع دیگر کشورهای جهان وجود دارد.
فقط بیزحمت تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!