میس دانتل

تمامی مطالب این بلاگ اورجینال و نتیجه ی چلانده شدگی اینجانب در مسیر زندگی می باشد

میس دانتل

تمامی مطالب این بلاگ اورجینال و نتیجه ی چلانده شدگی اینجانب در مسیر زندگی می باشد

آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب

پسر کدخدا چطوره؟

جمعه, ۳ خرداد ۱۳۹۸، ۰۴:۴۶ ب.ظ
همین که پشت فرمان ماشین می‌نشینم، پشت پرده افکارم تبدیل به میدان جنگ می‌شود. آدم‌ها از ناکجاآباد مقابل کاپوت ماشینم پرتاب می‌شوند و من تک تکشان را زیر می‌گیرم. همین وضعیت گاه و بی گاه توی خواب هم به سراغم می‌آید. یک ماشین ترمز بریده، وسط اتوبان می‌مالد به در و دیوار و جدول و ماشین‌های لاین‌های اطراف و خودم که محکم فرمان را توی مشت گرفته‌ام و از وحشت آب می‌شوم زیر صندلی. برعکس نوجوان‌های دیگر، هرگز علاقه‌ای به رانندگی نداشتم، به ضرب و زور راهی آموزشگاه رانندگی شدم و خلاف دور سه فرمان، با چشم بسته پارک دوبل را یاد گرفتم. اما همین که پایم سر می‌خورد روی گاز یا آفتاب و نور بالای ماشین عقبی مردمک چشمم را سوراخ می‌کند، موسیقی که پخش می‌شود، یک عده بچه کودکستانی می‌ریزند وسط تارهای اعصابم به بالا و پایین پریدن و  عنان همه چیز از دستم در می‌رود...
 آن وقت مجبورم یک ماشین بیکار را در پارکینگ خانه رها کنم و تا ایستگاه اتوبوس پیاده گز کنم. بعدش مترو و باز هم اتوبوس و یک شهروند درجه یک که به پاکیزگی هوا، کمک می‌کند و هیچ تقدیری از او به عمل نمی‌آید. حرفش که می‌شود می‌گویم خانم‌ها را چه به رانندگی! ما باید راننده داشته باشیم، یک نفر که در اتومبیل را برایمان باز کند و پشت سرمان اهسته ببیند. من چرا باید دنده یک و دو عوض کنم، استرس کشتن و کشته شدن داشته باشم و نتوانم با چشم‌های بسته سرم را روی پشتی تکیه بدهم و تا رسیدن به مقصد، با آهنگی که پخش می‌شود به رویاهایم فکر نکنم؟! اصلا من دلم می‌خواهد کل شهر را با دوچرخه‌ام رفت و آمد کنم و در رویایی‌ترین حالت ممکنش یک اسب قهوه‌ای سوخته‌ی که پاهای کشیده‌ای هم دارد و از زانو به پایین مشکی است، داشته باشم. با همان حیوان نازنین از روی تمام ماشین‌های شهر بپرم و خیالم راحت باشد که نه آدمی را زیر می‌گیرم، نه هوا را الوده می‌کنم و نه خودم را تو یک قوطی چهار گوش حبس کرده‌ام. بابا تحلیل‌های صدمن یک غاز مرا که می‌شنود و مقاومتم را که می‌بیند، لبخندی میزند و می‌گوید: 
«که دوست داری با اسبت وسط خیابون پرسه بزنی؟ پس باید برات بگردیم، یکی رو پیدا کنیم که اسب زیاد داشته باشه. پسر کدخدا چطوره؟»
۹۸/۰۳/۰۳ موافقین ۱ مخالفین ۰
باران طلایی

نظرات  (۲)

۲۴ خرداد ۹۹ ، ۱۴:۵۹ علیرضا قاسمی نژاد

نمیشه برای من دختر کد خدا باشه؟

 

پاسخ:
کار نشد نداره
۲۹ خرداد ۹۹ ، ۰۸:۳۲ علیرضا قاسمی نژاد

راست میگی ...خدا را چه دیدی!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">