میس دانتل

تمامی مطالب این بلاگ اورجینال و نتیجه ی چلانده شدگی اینجانب در مسیر زندگی می باشد

میس دانتل

تمامی مطالب این بلاگ اورجینال و نتیجه ی چلانده شدگی اینجانب در مسیر زندگی می باشد

آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب

حمام با اعمال شاقه

شنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۰۹ ب.ظ
سیستم بدن من نسبت به همه جور آهنگی به صورت غیر ارادی واکنش شدیدی نشان می‌دهد. از همین رو نوعی اعتیاد خاص به گوش دادن موسیقی در زندگی شخصی من وجود دارد. به همین علت اغلب هم زمان با انجام هر کاری یا هدفون توی مجرای شنواییم فرو کرده‌ام یا اگر بابا خانه نباشد صدای باند‌ کوچکی که برای لپ تاپ خریده‌ام، اتاق را برداشته است. اگر مامان و صادق هم نباشند به پخش کننده‌های قوی‌تری متصل می‌شوم و برای خودم یک پارتی یک نفره ترتیب می‌دهم و پدر همسایه پایینی و هوای مطبوع خانه را در می‌آورم....

 دختری که هنگام ظرف شستن، مقابل سینک مشت‌های کف آلودش را در هوا می‌چرخاند، همزمان با کشیدن اتوی داغ روی تن پیراهن‌ها   کمرش را به چپ و راست متمایل می‌کند، وقت جارو زدن، با دسته جارو به مثابه پایه میکروفن برخورد می‌کند و به اشکال مختلف برایش دلبری می‌کند. در حمام با اعمال شاقه آهنگ‌های موبایل را گزینش می‌کند و آرزو می‌کند کاش هر چه زودتر دانشمندی پیدا بشود و یک باند پخش موسیقی ارزان قیمت متناسب حال او بسازد. گاهی فکر می‌کنم یک بمب انرژی درون قلب من قرار دارد که در بدترین شرایط هم از کار نمی‌افتد و هر روز در حال ترکیدن در تمام وجود من است. بمبی که مجبورم با خروج از خانه آرام نگهش دارم، با این حال باز هم همین که هدفون را می گذارم، تمام عالم و آدم را رقصان می‌بینم. با این خصلتی که در من هست اتفاقات زیادی برایم پیش می‌آید و خاطرات بامزه زیادی برایم باقی می‌ماند. مثلا یک بار، زمانی که هنوز از سوار شدن تاکسی‌ها وحشتی نداشتم، آقای راننده دو مرد دیگر را هم سوار کرد. جایم بسیار تنگ بود و به بدبختی کیفم را بین خودم و آقای کناری فرو کرده بودم. همین موقع‌ها بود که ضبط ماشین آهنگی را پخش کرد که تا رسیدن به خانه مرا دچار عذابی تمام عیار کرد. (هدیه ایرون، ای زاده‌ی رود کارون، تو هوای قلب من نفس تویی ای همخون... ) فکرش را بکنید من در آن لحظه چه حال ناراحت کننده‌ای را تجربه کردم! تمام سلول‌های تنم با این آهنگ قدیمی بیدار شده و به جفتک پرانی افتاده بودند و من طفل معصوم پنجره را پایین کشیده بودم و به خودم می گفتم: «الهام جان نفس عمیق بکش!». موقع نوشتن مطالبی که سفارششان را گرفته‌ام آهنگی در فضای اتاقم در حال پخش است. برای مطالب جدی آهنگی را انتخاب می‌کنم که هیچ جوره معنایش را نفهمم! معنی داشتن آهنگ‌ها تمرکزم را مغشوش می‌کند. گاهی هنگام عاشقانه نویسی یا متن‌هایی که مذهبی هستند، مداحی گوش می‌دهم، یا آهنگی را انتخاب می‌کنم که غمگینم می‌کند. آن وقت انرژی‌ در حال انفجارم فاز منفی می‌گیرد و همان طور که در حال تایپ کردن هستم های های گریه می‌کنم و می‌نویسم و می‌نویسم و می‌نویسم.
نویسنده‌ها هر کدام لمی برای نوشتن بهتر دارند. یک نفر سیگار دود می‌کند، یک نفر مخدر مصرف می‌کند، نویسنده‌های با کلاس امروزی کافه‌هایی را انتخاب می‌کنند که نورش کم باشد و آهنگ لایت اسپانیایی پخش کند، بعضی‌هایشان قهوه می‌نوشند و افکارشان را روی کاغذ به دنیا می‌آوردند. اما من اهمیتی ندارد که کجا باشم، که شب باشد یا روز، من همین که خودم باشم و هدفونی که احساساتم را شکل می‌دهد، نویسنده می‌شوم. 



۹۸/۰۳/۲۵ موافقین ۳ مخالفین ۰
باران طلایی

نظرات  (۱)

وای منم به این حالت دچارم یه آهنگ باشه و من توان تکون خوردن نداشته باشم حالم گرفته میشه.
پاسخ:
از خوبای روزگارییییی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">