میس دانتل

تمامی مطالب این بلاگ اورجینال و نتیجه ی چلانده شدگی اینجانب در مسیر زندگی می باشد

میس دانتل

تمامی مطالب این بلاگ اورجینال و نتیجه ی چلانده شدگی اینجانب در مسیر زندگی می باشد

آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب

۱ مطلب در شهریور ۱۳۹۷ ثبت شده است

چند ماهی بود که تو را از دور دیده بودم. امیدوارم ناراحت نشوی، اما اولین باری که تصویرت را دیدم، صورتم را مقابل صورتت قرار دادم و گفتم: «چطوری معمولی؟». مشکل هم دقیقا همین است که تو معمولی نیستی و من هم که سرم درد می‌کند برای آدم‌های غیرمعمول... آدم‌هایی که از من بهتر می‌توانند رنگ را روی بوم به بازی بگیرند، آدم‌هایی که قلم و کاغد را بهتر می‌شناسند، که بیش از من هنر از دست و بالشان سرآزیر می‌شود. سوادشان نه، که شعور و درکشان بیشتر است، آدم‌هایی شبیه تو زیرک. شبیه تو که شرط می‌بندم نصفت زیر زمین است. این را از نگاهت می‌خوانم، نگاهی که هر وقت می‌آید روی من بنشیند شروع می‌کند به لرزیدن، به تاپ تاپ افتادن و مبتدی وار فراری شدن! نگاهی که هزار حرف دارد برای نزدن، برای فرو خوردن، برای متلاشی شدن...چند ماه پیش که تو را برای اولین بار دیدم، پرت شدم وسط روزهای دردناکی که تنها 18 سال داشتم و نمی‌دانی که منِ نوجوان، من پر از آرزو آن روزها چقدر پیر شده بودم.هیچ کس نمی‌داند که تو چقدر مرا به یاد تلخ‌ترین آدم تمام خاطراتم می‌اندازی؟ 
تو شبیه آن احساس دردناکی هستی که هر روز حجامتت می‌کنم. هر روز تو را از تمام تنم بیرون می ریزم و باز تو درون من متولد می‌شوی. آخ که تو مسموم ترین خاطراتی...

باران طلایی
۰۲ شهریور ۹۷ ، ۱۴:۵۹ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳ نظر