گیس و گیس کشی احسان علیخانی و رضا جاودانی در برنامه زنده

 

آیا دیگر با دیدن خندوانه حالتان نارگیل نمی‌شود؟ بزنید شبکه سه! آیا از این‌که فهمیده‌اید مدیری 14 میلیارد درمی‌آورد و 1 میلیاردش را جایزه می‌دهد حالتان جا آمده است؟ چاره چیست، بزنید شبکه سه! آیا باورتان شده که خبرنگار جماعت شخصیتی شبیه کارکتر مریم سریال برادر دارند و آدم‌های خونوکی هستند؟ بزنید شبکه سه! آیا هنگام تماشای پادری به یاد پایتخت ماتم گرفته و حوصله‌تان سر رفته است؟ بازهم بزنید شبکه سه! برادر من بزن شبکه سه، چرا خاموش کردی؟!

بله هر آتیشی هست از زیر سر همین شبکه سه دودش بلند می‌شود. چند روز پیش احسان علیخانی 5 دقیقه برنامه‌اش را دیرتر از موعد به پایان رساند و مجری برنامه بعدی یعنی رضا جاودانی که کارد میزدی خونش در نمی‌آمد روی آنتن زنده اعتراض خود را اعلام کرده و چیزی گفت با این مضمون: «احسان حرمت موی سفید من رو نگه نمی‌داری حداقل به این خیل عظیم فوتبال دوست احترام بزار که عمرا بدون شنیدن نطق من فوتبال نگاه کنن و به گلیم خودت قانع باش.»

احسان علیخانی هم که... پشتش به هوادارها گرم بود و می‌دانست در صورت لزوم تنها دو سوت کافی است تا جماعت سینه چاک بریزند آنتن را روی سر رضا جاودانی خراب کنند، در برنامه شب بعد در دوربین زل زد و یه چیزهایی گفت با این معنی که: «عمو رضا بهت اجازه ندادن کانال تلگرامت رو تو برنامه‌ی زنده تبلیغ کنی چرا دق دلیت رو سر من خالی می‌کنی؟ از این به بعد کارم داشتی میس کال بنداز، خودم زنگ میزنم، I love you »

رضا جاودانی که با شنیدن نطق احسان آتش گرفته بود بلافاصله بعد از گرفتن آنتن تقریبا یه چنین چیزی گفت: «اولا من عموی تو نیستم، دوما دلیلی نمی‌بینم شماره هرکسی رو تو گوشیم سیو کنم، love you too »

و اینچنین بود که این ماجرا هم با یک پایان کسل کننده ما را در کف یک بزن بزن درست و حسابی گذاشت، اما شما تلویزیون را خاموش نکرده و مایوس نشوید، چرا که با پیشرفتی که تا به امروز ما در برنامه‌های تلویزیونی رصد کرده‌ایم امکانش زیاد است که دو دقیقه از تماشا غافل شوید و یک عمر در پشیمانی بمانید.

 

من به عنوان اعجوبه‌ای که معادلات، ریاضی دو و فیزیک دو را با هم پاس کرده است، حساب کرده‌ام دیدم این روزها ننه من غریبم گیری تلویزیونی زیاد شده است ، مثلا برنامه ویژه خبری دو کارشناس تیکه‌های نم‌دار بهم می‌انداختند، یا هنوز کفن این ماجرا خشک نشده بود مقابل دوربین زنده جناب دکتری شال و کلاهش را برداشت و رفت و در حال حاضر برای رسیدن به فینال یقه‌گیری تنها دو تا ناسزای ناقابل باقی مانده است. مستحضر هستید که تا به الان برنامه‌های تلویزیونی چقدر خوب پیش رفته‌اند، نیمی از برنامه‌ها گیس و گیس کشی است و نیمه دیگر معرفی تلگرام و گردونه‌ای که مدیری جماعت جهت گیج کردن ما می‌چرخانند، البته حاج کاظم خدابیامرز هم در شبکه دو برنج محسن را به عنوان برنج ایرانی توی پاچه شعور ملت می‌کند که من این یکی را زیر سیبیلی رد کردم. با این اوصاف باز هم می‌خواهید تلوزیون را خاموش کنید؟ پیشنهاد من این است که ناامید نشوید و با اندکی شکیبایی در انتظار دیدن وقایع جذاب‌تر بمانید، خدا را چه دیدید، من که دلم برای دیدن دوتا کف گرگی و چند عدد اربده کشی، از همان‌هایی که قدیم‌ها بیشتر توی کوچه و بازار می‌دیدیم تنگ شده است.